هایپر تره بار | اصول احداث باغ میوه
28 مرداد 1397

مدیریت کف باغ

دو سیستم علفی و وجینی برای مدیریت کف باغ وجود دارد.

در سیستم وجینی، علفهای کف باغ را کاملا از بین می برند، روش مبارزه با علفهای هرز می تواند استفاده از علف کشها و یا سیستم مکانیکی یعنی به کمک ماشین آلات کشاورزی باشد. استفاده از سیستم وجینی باعث افزایش جذب نور خورشید توسط خاک و جلوگیری از پوسیدگی طوقه گیاهان بر اثر رطوبت زیاد اطراف ریشه ها و نیز ممانعت از رقابت بین علف های هرز و درخت اصلی می گردد. کاربرد سیستم وجینی باعث افزایش مشکل فرسایش خاک و نیز تراکم خاک می گردد. در سیستم وجینی در ایران بین ردیف ها از علف هرز پاک می شود ولی زیر سایه انداز گیاه که به مراتب مهم تر است، علفهای هرز باقی می ماند.

در سیستم علفی از گیاهان پوششی در کف باغ استفاده می شود، این گیاهان علفی می توانند از خانواده لگومینوز مثل شبدر و یونجه و یا سایر گیاهان مانند گرامینه ها به عنوان مثال فستوکا و بلوگراس استفاده می شود، به طور کلی سیستم علفی روش مناسب تری است. سیستم علفی را در مناطقی به کار می برند که مشکل آب ندارند، استفاده از گیاهان پوششی در بستر خاکه باعث بهبود حاصلخیزی خاک، جلوگیری از فرسایش خاک و کنترل تراکم خاک می گردد. گاها از کشت گیاهان پوششی برای کنترل سایر علفهای هرز استفاده می شود. ایراد وارد بر سیستم علفی: ۱-سطحی کردن ریشه ۲- خطر سرمازدگی ریشه ها در زمستان به علت سطحی بودن آنها ۳- خسارت به ریشه ها در عملیات زراعی به دلیل سطحی بودن ریشه ها ۴- رقابت بر سر آب و مواد غذایی با درخت اصلی ۵- افزایش پوسیدگی طوقه در اثر رطوبت زیاد خاک ۶- گیاهان پوششی و علفهای هرز می توانند به عنوان میزبان دوم برای برخی از عوامل بیماری زا عمل کنند. عمدتا از گرامینه ها به عنوان پوشش علفی استفاده می شود و زیر درختان کاملا پاک و بین ردیف ها پر است.

آبیاری باغ

هدف برنامه آبیاری، دادن مقدار مناسب آب به باغ، به موقع می باشد. برای آبیاری خوب احتیاج به اطلاعات کافی در ارتباط با نیازهای آبی درختان و اجرای سیستم آبیاری می باشد که شامل یکنواختی کاربرد آب و میزان تحویل آب است. مطالعه آب مورد استفاده درختان، عکس العمل کمبود آبیاری در طول فصل و آبیاری، کاهش تنظیم شده پرورش دهندگان را با اطلاعات کشاورزی لازم برای مدیریت خوب آبیاری آشنا خواهد نمود.

دو برنامه علمی آبیاری که اساسا اختلافشان کم است برای درختان وجود دارد:

١- کنترل سطح رطوبت خاک توسط دست یا وسایل مختلف و آبیاری به موقع .۲ – تخمین مقدار آب استفاده شده توسط گیاه با توجه به نیازهای آبی گیاه. در مرحله تحقیق، اندازه گیری مقدار آب خاک برای استفاده گیاه توسط وسایل ویژه انجام می شود که می توان از ترمومتر مادون قرمز استفاده نمود که این وسیله سیگنال هایی علائمی) می فرستد که آبیاری مورد نیاز است. تنظیم آب آبیاری جامع ترین تکنیک مدیریت آبیاری آخیر است که نه را قادر می سازد که به دو سؤال ۱) چه موقع آبیاری کنیم ۲) چه مقدار آب بکار ببریم پاسخ دهیم.

تنظیم آب آبیاری

بارندگی و تلفات آب از طرق مختلف بر نیازهای آبیاری تأثیر می گذارند بنابراین:

تلفات سیستم آبیاری + بارندگی مؤثر) = ETC –  نیازهای آبیاری

تبخیر و تعرق محصول (ETC)، مجموع تبخیر از خاک (E) و تعرق از برگ (T) می باشد. بارندگی مؤثر، کل درندگی که در نیمرخ خاک ذخیره شده گفته می شود و مشکل می توان آن را تخمین زد. بارندگی مقداری از نیازهای فصلی محصول را برآورده کرده و بنابراین نباید نادیده گرفته شود و مقدار بارندگی ذخیره شده در خاک به شدت و مدت بارندگی بستگی داشته و بین ۵۰ تا ۷۰ درصد کل بارندگی زمستانه میباشد. بهترین روش برای ارزیابی اثرات بارندگی، اندازه گیری عمق مرطوب شده خاک شروع فصل است و برای تلفات آن از ETc، نفوذ آب به پایین تر از ناحیه ریشه و جریان سریع آب سطحی زمانی که آبیاری غرقابی، شیاری، تشتکی یا حاشیه ای بوده استفاده می شود و این تلفات را می توان به حداقل رساند و حذف کامل این تلفات از نظر اقتصادی عملی نمی باشد. روش های تنظیم آب برای آبیاری قطره ای و آبیاری بارانی با حجم کم اجازه می دهد که از اطلاعات ET درندگی و تلفات، سیستم آبیاری برای تعیین برنامه آبیاری استفاده کنیم. در باغ های با آبیاری سطحی، احتیاج به اطلاعات کافی روی ظرفیت نگهداری آب توسط خاک، عمق ناحیه ریشه و سطح تخلیه مجاز برای برنامه آبیاری خواهیم داشت. این اطلاعات به شما اجازه خواهد داد که مقدار آب ذخیره شده را تخمین بزنید و با دانستن میزان ب استفاده نشده شما می توانید زمان آبیاری بعدی و مقدار آب مورد نیاز را تعیین کنید.

نفوذ آب

آب در ابتدا سریع به داخل خاک نفوذ کرده و سپس آهسته به طرف پایین همچنان که آبیاری ادامه می یابد حرکت می کند. در روش های آبیاری سطحی غرقابی، شیاری، حاشیه ای نفوذپذیری مقدار نفوذ آب را کنترل می کند و مدت زمان آبیاری باید ثبت شود. در آبیاری های بارانی، قطره ای و بارانی با حجم کم میزان آب، میزان خود را تعیین می کند و میزان خاکی که مرطوب می شود زیاد نیست و کارآیی آبیاری سطحی به ذخیره مقدار آب در خاکه بستگی داشته و میزان نفوذ در آبیاری سطحی مهم می باشد. میزان رطوبت در اوایل فصل زیادتر بوده و به آبیاری متوالی کاهش می یابد که دلایل این عمل شناخته نشده است و به نظر می رسد به خاطر تغییر در مواد شیمیایی سطح خاک و ساختمان آن باشد. در آبیاری سطحی در ابتدا آب فضاهای خالی در سطح بالایی نیمرخ خاک را پر کرده و با ادامه آبیاری ناحیه ریشه از آب اشباع می شود اگر نیمرخ خاک (پروفیل خاک خشک شده باشد یک مرز تشخص بین خاک، خشک و مرطوب وجود دارد، زمانی که آبیاری متوقف شد مقداری آب از ناحیه مرطوب به سمت پایین حرکت کرده و خاکهای خشک پایین را مرطوب می سازد.

اگر خاکه زیرین مرطوب باشد آب از ناحیه ریشه گذشته و توسط درخت جذب نمی شود. خاک یک ترکیب پیچیده ای از ذرات جامد بوده که فضاهای خالی و مقداری مواد آلی دارد. ظرفیت نگهداری آب بستگی به حجم فضاها و اندازه فضاهای خالی دارد، یک رابطه مستقیم بین اندازه ذرات خاک و فضاهای خالی وجود دارد. خاکهای با بافت درشت (شنی) درصد فضاهای خالی کمتری داشته و خاکهای با بافت ریز (رسی یا لومی رسی) درصد بیشتری فضای خالی دارند. از طرف دیگر با وجودی که مقدار زیادی فضای خالی در خاک های رسی وجود دارد متوسط اندازه فضاهای خالی در مقایسه با خاکهای شنی کمتر است، بنابراین آب در خاکهای شنی به سادگی حرکت می کند. بعد از آبیاری در ابتدا حرکت آب سریع بوده و با گذشت زمان میزان حرکت آب آهسته می شود، در این نقطه آب باقیمانده در خاک به عنوان آب ذخیره مورد توجه می باشد و این مقدار آب خاک در این نقطه ظرفیت مزرعه نامیده می شود و سپس مقدار آب خاک و رشد گیاه در یک نقطه به شدت کاهش یافته این نقطه پژمردگی دائم می باشد. اختلاف بین ظرفیت مزرعه (Fc) و نقطه پژمردگی (PWP) که آب قابل استفاده AWC است بررسی شده است. همچنان که در جدول مشخص است خاکهای شنی با فضای خالی نسبت کم، آب زیادی نمی توانند ذخیره کنند و خاکهای رسی به خاطر مقدار زیادی فضاهای خالی مقدار زیادی آب قابل استفاده AWC دارند و فضاهای کوچک پر شده از آب نیروی جاذبه داشته و در جذب آب توسط گیاه مقاومت نشان میدهند. خاکهای با بافت متوسط (لومی) ظرفیت نگهداری خوبی داشته که به خاطر گسترده بودن اندازه ذرات می باشد و آب به سادگی آزاد شده و مورد استفاده گیاه قرار می گیرد.

جدول. دامنه و متوسط AWC انواع خاک های مختلف در واحد ۱ اینچ آب در واحد فوت خاک.

تخمین مقدار آب قابل استفاده برای انواع خاک ها
متوسط دامنه نوع خاک
۹/۰ ۲۵/۱ – ۵/۰ خاک های درشت بافت (شنی)
۵/۱ ۷۵/۱ – ۲۵/۱ لومی شنی
۹/۱ ۳/۲-۵/۱ سیلتی لومی رسی
۲/۱ ۵/۲-۶/۱ رسی

 

دامنه گسترده آب قابل استفاده برای انواع خاکها ثابت کرد که تخمین دقیق نبوده و عواملی غیر از اندازه ذرات در ظرفیت نگهداری آب مؤثر می باشند AWC, PWP, FC تخمین های عملی بوده و تغییرات آب را به طور پیوسته در پروفیل خاک نشان میدهند.

 تخلیه جایز

مقایسه ذخیره آب خاک با یک مخزن کاملا درست نمی باشد؛ زیرا مقدار آب خاک کاهش یافته و گیاه مشکل می تواند آب باقی مانده را جذب کند، حتی اگر بالای نقطه پژمردگی دایم باشد. فضاهای کوچک دو عمل، ذخیره آب و هدایت حرکت آب بین خاک و ریشه گیاه را انجام میدهند. فضاهای کوچک، آب را محکم نگه داشته و حرکت آب از طریق فضاهای کوچک کند است، این عوامل زمانی که خاک خشک می شود سبب محدود شدن جذب آب از خاک شده و بنابر این رشد گیاه قبل از این که ناحیه ریشه به نقطه پژمردگی دایم برسد کاهش می یابد و به دلایل ذکر شده قبل از این که مقدار آب ناحیه ریشه، رشد را محدود کند باید آبیاری انجام شود. مقدار تخلیه جایز به چندین عامل شامل تراکم ریشه، بافت خاک و آب و هوا بستگی دارد. به عنوان مثال یک محصول با تراکم ریشه کم روی خاک های رسی در شرایط گرم و وزش باد یک تخلیه بیش از ۴۰-۳۰ درصد رطوبت قابل استفاده در ناحیه ریشه ممکن است روی رشد گیاه اثر بگذارد.

 تجزیه گیاه

تجزیه برگ برای کمبود عناصر غذایی و سمیت عناصر غذایی مفیدتر از تجزیه های خاک می باشد، ترکیب مواد معدنی برگ بستگی به فاکتورهای مرحله توسعه برگ، شرایط آب و هوایی، قابل جذب بودن مواد معدنی از خاک، گسترش ریشه و فعالیت آن دارد. مشکل اصلی تجزیه های برگی این است که نمی توانید بگویید چرا کمبود وجود دارد.

الف) روش نمونه گیری: غلظت عناصر غذایی در برگها با زمان، سن برگ، موقعیت در تاج و وجود یا عدم وجود میوه متغیر می باشد. درختان یک باغ ممکن است از نظر عناصر غذایی به خاطر خاک و آب متفاوت، متغیر باشند. فاکتورهای بیولوژیکی مانند پایه، میزان محصول و واریته روی عناصر غذایی اثر می گذارند. به خاطر این اختلافات ضروری است که تکنیک های نمونه گیری استاندارد شوند تا بتوان مقایسه بین درختان انجام داد. روش نمونه گیری با توجه به هدف ما می تواند متغیر باشد. اگر هدف تشخیص مشکل در یک درخت یا درختان یک ناحیه باشد نمونه گیری از تعدادی درخت ضعیف و تعدادی درختان سالم کافی است. اما اگر هدف تعیین حالت عناصر غذایی در یک باغ بزرگ باشد احتیاج به تعداد بیشتری درخت از نقاط مختلف باغ خواهیم داشت. روش نمونه گیری به این صورت است که برگچه های زیر انتهایی توسعه یافته از شاخه های بدون میوه از ارتفاع ۱۹۰ سانتی متری به صورت تصادفی از اطراف درخت جمع آوری می شوند. ۱۰ تا ۲۰ درخت در هر کرت انتخاب نموده و از هر کدام ۴ تا ۱۰ برگ جمع آوری می شود. برگهایی که با عناصر کم مصرف محلول پاشی شده باشند نمی توانند تجزیه شوند و در سال جاری از نمونه گیری آنها باید خودداری نمود. نمونه های برگ باید از اواخر خردادماه تا مردادماه جمع آوری شوند و سطح بحرانی عناصر غذایی در برگ بستگی به زمان نمونه گیری دارد. اگر شخصی بخواهد یک درخت سالم و یک درخت ضعیف را مقایسه کند نمونه گیری در هر زمانی می تواند انجام گیرد. نمونه های برگی که غیر از اواخر خرداد تا مرداد ماه گرفته می شوند ممکن است غلظت عناصر غذایی را نسبت به سطح بحرانی توصیف شده متفاوت نشان دهند.

ب) تفسیر تجزیه های برگ: غلظتهای مواد غذایی بر اساس وزن خشک می باشد. برای عناصر پر مصرف غلظت بر اساس درصد (۱٪ = گرم ماده غذایی در ۱۰۰ گرم وزن خشک و برای عناصر کم مصرف بر اساس قسمت در میلیون (ppm = میکروگرم ماده غذایی در گرم وزن خشک) می باشد. برای هر عنصر، سطح بحرانی و دامنه آن مشخص شده که به تفسیر نتایج کمک می نماید اگر غلظت مواد غذایی برگ پایین تر از سطح بحرانی باشد باعث رشد ضعیف گیاه و کاهش محصول می شود. رنج کافی در گیاه به دامنه مواد غذایی که برای رشد گیاه مناسب است گفته می شود و بالاتر از این غلظت رشد گیاه ممکن است در اثر سمیت باز داشته شود و این غلظت در گونه های مختلف متفاوت می باشد. در بعضی ارقام کمبود اولیه مواد غذایی رشد، مقدار میوه و کیفیت آنها را کاهش داده و حساسیت به بیماری ها را افزایش میدهد.

نیاز کودی درختان

از میان مواد غذایی اصلی (نیتروژن، فسفر و پتاسیم درختان میوه، به طور معمول تا آغاز باروری، تنها به نیتروژن اضافی نیاز دارند و مقدار فسفر و پتاسیم موجود در خاک برای تأمین نیازهای آنها تا آن زمان کافی است، مگر این که خاک از نظر این دو عنصر، کمبودی داشته باشد. مناسب ترین روش برای تعیین میزان کود، آزمایش خاک است که بعد از انجام آزمایش خاک میتوان با دقت میزان کود را تعیین و به مصرف گیاه رساند. ولی در حالت معمول برای اضافه کردن نیتروژن به خاک فرمول کلی و بسیار تقریبی به وسیله باغ داران به کار گرفته می شود. طبق این فرمول، باید بر حسب میزان رشد، در هر سال ۶۰ تا ۹۰ گرم نیتروژن خالص به ازای هر سال سن درخت تا حداکثر ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ گرم، به هر درخته داده شود. بدین ترتیب، یک درخت پاکوتاه به ازای هر سال، ۶۰ گرم و یک درخت قوی و با رشد خوب به ازای هر سال سن خود ۹۰ گرم نیتروژن در سال دریافت خواهد کرد و پس از رسیدن به میزان حداکثر مقدار کود دریافتی سالیانه آن ها به ترتیبا در ۵۰۰ و ۱۰۰۰ گرم ثابت خواهد ماند که باید در دو یا سه نوبت، یک بار در اول بهار و یک تا دو بار در طول فصل رویش، به درخت داده شود.

میزان مصرف کودهای فسفره و پتاسه، بر حسب نوع گیاه و مقدار این کودها در خاک، ۵۰ تا ۱۵۰ کیلو در سال در هکتار است. بدین منظور باید کردها با خاک زیر سایه انداز درخته مخلوط کردند و در صورته أمکان، بی درنگ آبیاری نشود. عناصر کم مصرف مانند آهن، روی، منیزیم و غیره را باید تنها در صورتی به خاک اضافه کرد که علایم خاص کمبود آن ها در باغ دیده شود. برای تعیین مقدار مورد نیاز از عناصر یاد شده، بهترین راه تجزیه برگ و اندازه گیری مقدار عنصر مورد مقایسه آن با مقدار یکه گیاه نسائم و با اعداد جداول خاصی که برای این کار وجود دارد، است. کودهای حیوانی دارای ارزش غذایی کمتری هستند و بیشتر به خاطر بهبود خواص فیزیکی خاک و بالابردن قدرت نگه داری آمبا، مورد مصرف قرار می گیرند. بر حسب میزان مواد آلی موجود در خاک، مصرف ۱۰-۳۰ تن کود دامی پوسیده در سال در هر هکتار باغ توصیه شده است. در بسیاری از موارد، کشت کود نیز به ویژه گیاهان یک مساله تیره اوبیاسانان که قدرت، تثبیت نیتروژن هوا را دارند، در بین درختان باغ توصیه می شود. این گیاهان، هنگامی که در آخر فصل رشد با شخم زدن با خاک، مخلوط شوند، أولا مانند کودهای دامی، خواص فیزیکی خاک را بهبود می بخشند، ثانیا با رها کردن نیتروژن تثبیت شده خود در خاک حاصلخیزی آن را بالا می برند.

زمان کاشت نهال

کاشت پاییزه و کاشت بهاره که در کشت پاییزه در مناطق با زمستان ملایم که دارای بارندگی کافی می باشد انجام می گیرد، در این روش کاشت ریشه ها تا بهار اصطلاح خود را گرفته و کمی رشد کرده و نهال کاملا مستقر می گردد. کشت بهاره در مناطقی که زمستان های سرد و یخبندان دارند انجام می شود در این حالت معمولا زمانی شروع به درخت کاری می کنیم که میانگین درجه حرارت حداقل به ۲ رسیده باشند. بهتر است درختکاری در زمانی که هوا ابری (در مقابل هوای سرد و صاف، و زمانی که نسیم ملایمی می وزد در مقایسه با زمانی که وزش باد شدید است انجام شود. در مناطق معتدله کشت بهاره داریم ایران در پاییز هم نهال در دسترس نیست اگر امکان کشت وجود داشته باشد. در منطقه معتدله با کانت پاییزه گیاه رشد قوی تر و بیشتری نسبت به گیاهانی با کشت بهاره دارد. در مورد کشت هلو باغات هلو را با هلو جایگزین نکنیم. اگر غلظت آرسنیک خاک به بیش از  ppm ۳۰ برسد می تواند برای کشت میوه مشکل ایجاد کند .

علایم سمیت آرسنیک: رشد ضعیف درخت و برگ های سبز رنگ پریده و ایجاد سوراخ های زیادی در برگ در زمان احیاء باغات قدیمی بهتر است که به جای جایگزین کردن تدریجی درختان خشک شده اقدام به قطعه بندی باغ و حذف تدریجی درختان این قطعات نماییم و سپس نهال های جدیدی را کشت کنیم.

فاصله درختان

درختان احتیاج به نور، حرارت آفتاب به منظور افزایش دما، مواد غذایی و فضای مناسب در خاک برای رشد و نمو ریشه و سایر قسمت های خود دارند و کشته درخت در فواصل کمتر و نامنظم مانع برآورده شدن نیاز درخت از نظر نور، مواد غذایی و فضای کافی برای ایجاد شاخ و برگها شده و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست. بعضی از درختان میوه مثل گردو، گلابی، زردآلو و گیلاس در نتیجه رشد زیاد فضای زیادتری را اشغال می نماید و باید فاصله آنها از یکدیگر بیشتر باشد.

نیاز سرمایی

رکود و مقاومت به سرمای درختان یک مکانیزم برای مقاومت گیاهان به سرما است گیاهانی که در وسط منطقه معتدله قرار دارند عمدتا نیاز رکود یا سرمایی و رکود طولانی تری نسبت به گیاهانی که در مناطق با عرض جغرافیایی بالاتر و یا پایین تر هستند دارند، گیاهانی که در عرض های جغرافیایی بالای ۵۰ درجه و زیر ۳۰ درجه قرار دارند معمولا رکود کوتاه تری دارند، در وسط منطقه معتدله تغییرات دمای نوسانات دمایی بیشتر می باشد و اگر نیاز سرمایی گیاهان کوتاه باشد پس از طی این نیاز سرمایی و به محض گرم شدن موقتی هوا درختان تولید گل و میوه نموده و با سرمای بعدی دچار خسارات شدیدتری خواهند شد. سرمای دیررس بهاره عمدتا بر روی محصول درخت تأثیرگذار است و دماهای زیر صفر تا حدود ۵- درجه در اوایل بهار می توانند باعث خسارات و آسیب رساندن به جوانه های گل در حال باز شدن و گل ها و یا میوه چه ها برسانند.

خسارت یخ زدگی 

در طی زمستان در مناطق معتدله گاهی آب بین سلولی یخ می زند.

١- وقتی که در آفتاب سوختگی زمستانه ” طی روز خورشید به قسمت های جنوبی و جنوب غربی درخت می تابد که باعث ذوب شدن یخ بین سلولی می گردد، پس از غروب و با کاهش مجدد دما آب بین سلولی در این منطقه ممکن است مجددا یخ بزند که یخ زدگی احتمال دارد داخل سلول نیز ایجاد شود این یخ زدن و ذوب شدن های متوالی می تواند سبب علایم آفتاب سوختگی زمستانه در جهت جنوب و جنوب غربی درخت گردد. در درختانی که فضای بین سلولی زیادی دارند بیشتر حادث می شود.

۲- شکاف خوردن طولی تنه درخت (در سیب کمتر اتفاق می افتد) بخش هایی که از تنه که در اثر سرمای زیر صفر دچار یخ زدگی آب بین سلول ها می شود در اثر افزایش حجم آب طی یخ زدن تنه درخت شکاف می خورد برای مقابله باید محل شکاف با چسب پیوند و قارچ کش پوشانده شود.

۳- در نهال جوان دیده می شود نهال هایی مانند سیب، هلو و گیلاس اگر در خزانه سرما ببینند سیاه شدن شاخه و بافت زیر پوست آن ها سیاه و لزج می شود که خسارت آن در توت فرنگی است.

۴- بلند شدن خاک ۵- یخ زدن آب در خاک سبب انبساط و صدمه به طوقه گیاه می گردد که در توت فرنگی بیشتر اتفاق می افتد. ۶- چوب درخت در محل اتصال شاخه به تنه” در اثر سرمازدگی بیشتر دچار خسارت می شود.

۷- خسارت به لایه زاینده و خسارت به محل پیوند

مکانیزم خسارت یخ زدگی

سه نوع یخ زدن؛ یخ زدن آب بین سلولی، یخ زدن آب آزاد درون سلولی، یخ زدن آب میانی درون اندامکهای سلول در سلول وجود دارد. در اولین مرحله که شایع ترین است آب بین سلولی بیخ می زند در این حالت فشار بخار آب در فضای بین سلول کم و آب آزاد از داخل سلول به فضایی بین سلولی منتقل می شود، اگر سرما طولانی مدت باشد بخش زیادی از آب آزاد درون سلولی به فضای بین سلولی یا پلاسمولیت ناشی از یخ زدگی می گردد. پس از گرم شدن مجدد هوا اگر سلول قابلیت جذب آب را پس از ذوب شدن یخ ها داشته باشد یعنی غشاء سلولی خصوصیت خود را در اثر چروکیدگی و پلاسمونیز از دست نداده باشد بخش عمده ای از آب وارد سلول ها شده و به این گیاهان مقاوم به سرما گویند ولی اگر سلول ها نتواند آب بین سلولی را جذب کنند از بین رفته و حساس به سرما می باشند و باعث خسارت می شود.

اگر آبی حیاتی سلول آب درون اندامکها یخ بزند معمولا گیاه از بین می رود هر چند غلظت شیره سلولی در یک بافت بالاتر باشد مقاومت آن با یخبندان افزایش می یابد اولین قسمتی که از گیاه یخ می زند آوندهای چوبی است؛ زیرا شیره رقیق تری دارند. سوپر اسید آمینه پرولین که غیر ساختاری است غلظت شیره سلولی را زیاد می کند و باعث افزایش مقاومت به سرما و خشکی می گردد. اگر دما به تدریج کاهش یابد یخ زدن تدریجی آب درون سلولی سببه ایجاد مقاومت در گیاه می گردد ولی اگر یخ زدن یک دفعه باشد. در همان اوایل علاوه بر آب بین سلولی آسیه حیاتی داخل سلول نیز یخ زده و سلول از بین می رود.

عوامل موثر بر شدت سرما زدگی و یخ زدگی

۱- شدت سرما: هر چه دما پایین تر باشد خسارت سرمازدگی بیشتر است.

٢- تعبیر شدید دما: هر چه تغییرات دما شدیدتر باشد خسارت شدیدتر است

٣- مدت سرما :که هر چه بیشتر باشد خسارت سرما بیشتر است.

۴- سرعت ذوب شدن یخ که هر چه سریع تر باشد خسارت شدیدتر است.

۵- بالغ بودن بافتها: هرچه بافتها بالغ تر باشند خسارت کمتر است

عوامل موثر بر تاخیر در بلوغ شاخه ها شامل برداشت دیرهنگام محصولی، زاویه کم شاخه نسبت به تنه، کوددهی آخر فصل، هرس بی موقع، آبیاری آخر فصل زهر عاملی که باعث شود گیاه در پاییز در فعالیت خود را متوقف کند باعث افزایش خسارت است می باشند.

۶- پایه های پر رشد: هر چه پایه ها پر رشد تر باشند در پاییز دیرتر به خواب می روند

۷- میزان محصول : هر چه بیشتر باشد احتمال خسارت بیشتر است

۸- ریزش برگها: ریزش زود هنگام در اثر آفات و یا هر عامل دیگر باعث می شود که کربوهیدرات های کمتری در بافت ها ذخیره شود و سرمازدگی افزایش یابد.

۹- پوشش کف باغ: وجود گیاهان پوششی در کف به دلیل رقابت با درختان باعث می شود رشد درختان در پاییز زودتر متوقف شده و مقاومت به سرمای زمستانه را افزایش دهد. البته پوشش کف باغ می تواند خسارت سرمازدگی بهاره را تشدید کند.

۱۰-طولانی کردن استراحت با هورمون ها: برخی از تنظیم کننده های رشد مثل اتفون مانع از بیدار شدن جوانه ها در پار شده و مقاومت به همسرمازدگی بهاره را افزایش می دهند.

۱۱- نوع جوانه: معمولا جوانه مرکب بیش از جوانه مخلوط و جوانه مخلوط بیش از جوانه ساده مقاومت به سرما دارد. در گیاهان پیوندی محل پیوند حساس ترین قسمت به سرما است این صفت مقاومت به سرما توسط چندین ژن کنترل می شود. سرمازدگی زمستانه در دماهای پایین اتفاق می افتد که در میوه های معتدله در دماهای ۱۵- و کمتر اتفاق می افتد حساسیت شاخه درختان یا چوب درختان به سرمای زمستانه که از این لحاظ به صورت زیر قرار دارند. سیب > آلو و آلبالو > گلابی > به > گیلاس > گردو > پسته، بادام > فندق، که فندق حساس ترین است. در سرمازدگی بیشتر خسارت را به جوانه های گل و میوه چه ها و سپس به گل و میوه می رساند. از لحاظ حساسیت به سرما جوانه > گل > میوه چه، که میوه چه ها بیشترین حساسیت را دارند. یک جوانه در هنگام خواب مقاومت بیشتری را نسبت به حالتی دارد که مشغول فعالیت است مقاومت گل های درختان میوه مختلف به سرما بین ۱ تا ۲ درجه تفاوت دارد. در سرمازدگی بهاره زمان گل دهی مهم است زود گل ده ترین درخت هسته دار به ترتیب هلو > آلو > زردآلو بادام یعنی بادام زودگل ده ترین است. بیشترین حساسیت گرده به سرمازدگی در برگها نسبت به سرما بروز می شود.

روش های مقابله با سرمازدگی:

۱-over heard sprinkle  یکی از روش های آبیاری بارانی بالای درختان است به ازای هر  mm 5/2  آبیاری بارانی دما می تواند تا سه درجه افزایش یابد از معایب این روش تشکیل قندیل های یخ بر روی شاخه ها و جوانه ها است.

۲- استفاده از بخاری های باغی (پلارهای باغی): به ازای هر هکتار باغ برای افزایش ۳ درجه دما باید ۱۰۰ بخاری استفاده گردد، معایب این روش هزینه بالای سوخت و کارگر است.

٣- سوزاندن لاستیک و کلش: باعث حفظ گرما در محیط باغ و کاهش تلفات حرارتی به صورت تشعشع می گردد.

۴- مدیریت باغ به روش وجینی: که برای سرمازدگی زمستانه مفید است.

۵- استفاده از آبیاری تشتکی سیاری: تشکیل یخ در سطح خاک باعث می شود که دما از یک حداقل کاهش نیابد و مانع از سرمازدگی زمستانه می شود.

۶- استفاده از پنکه و هلیکوپتر: باعث به حرکت در آمدن هوا و مخلوط کردن لایه هوای گرم بالایی با هوای سرد مستقر شده در بستر باغ می شود این عمل خصوصا در شیبها مهم است.

۷- استفاده از هورمون ها و بازدارنده های رشد: با ترکیباتی مثل اتفون، آلار و دامینوزاید و محلول پاشی پاییزه درختان می توان سبب تاخیر در گل دهی بهاره درختان شود.

۸- عامل شانکر و عامل آتشک گلابی: چون باعث از بین بردن باکتری های بیماری زا مثل باکتری ایجاد هسته های یخی در گیاه و خسارت به گیاه می شود.

تنک کردن میوه درختان

بیشتر درختان میوه بیش از حد توانایی باردهی خود، گل تولید می کنند که اگر همگی این گل ها تبدیل به میوه شوند، درخت ضعیف و میوه ها ریز و نامرغوب خواهند شد و ممکن است درخت دچار سال آوری (باردهی متناوب) شود. به همین دلیل، باید بیشتر گلها و میوه های جوان را حذف کرد. شدت تنک کردن (درصد گلها و میوه های حذف شده) بستگی به نوع درخت، میزان رشد آن و تعداد میوه های تشکیل شده دارد. برای سیب و هلو به طور معمول توصیه می شود که به ازای هر ۳۰ برگ درخت و یا هر ۱۰ سانتیمتر طول شاخه بارور، یک میوه نگهداری و بقیه حذف هستند.

بیشتر در آماده سازی باغ میوه