هایپر تره بار | فضای سبز شهری
7 شهریور 1397

آشنایی با فضای سبز

در وهله نخست و پیش از مجهز شدن به دانش و فن آوری باغبانی و طراحی فضای سبز به شناخت مفهومی فضای سبز نیاز داریم. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که بدانیم فضای سبز (مسائل حقوقی، فتی، اعتباری، بودجه مربوطه به آن) به دلیل عدم شناخت آن در سطح مدیریت کلان کشور، جایگاهی نازل در مقایسه با سایر عناصر کالبدی شهرها دارد. در واقع، نخستین عامل آسیب شناسی آن مربوط به این ضعف جایگاهی می باشد. در صورتی که اهمیت توصیفی، جایگاهی و ارزش آن نه تنها در کشورهای پیشرفته بلکه در کشورهای همجوار نیز به مرحله اجرایی در آمده و طبیعتا منافع مربوطه نیز عاید ملل مذکور شده است.

تعریف فضای سبز شهری

فضای سبز شهری عبارت است از کلیه مجموعه های گیاهی انسان ساخت که تحت مدیریت قرار دارند و دارای بازدهی اجتماعی و زیست محیطی (اکولوژیک) می باشند. به عبارتی می توانیم بگوییم فضای سبز نماینده طبیعت در شهر است.

تعاریف و مفاهیم یادشده در واقع مؤید این مطلب هستند که برای ایجاد و نگهداری فضای سبز شهری عوامل زیست محیطی، اقلیمی و اجتماعی تعیین کننده کیفیت و کمیت آن به شمار می روند. در نتیجه، پرداختن به عناصر مرتبط و تأثیر گذار آن نخستین گام در پی ریزی زیربنای فضاهای سبز می باشد.

تقسیم بندی فضاهای سبز و دیدگاه های اقلیمی

مناطق سبز شهری اگرچه بیشتر فرایند تأثیر گذاری و دخالت های انسان می باشند، در عین حال، ما نیازمند آگاهی از دسته بندی های فراگیر اقلیمی، به ویژه در راستای مطالعات و برنامه ریزی های زیربنایی و استراتژیک می باشیم. زیرا آگاهی از این شرایط برای گزینش سرزمین و گونه مناسب اهمیت حیاتی دارد. در این ارتباط، منابع موثقی وجود دارند که می توان به آنها مراجعه کرد. این تقسیم بندی ها نمونه های گوناگونی دارند که یکی از مناسب ترین آنها تقسیم بندی ژئوبوتانیک می باشد. در این دانش گیاهان از لحاظ گونه، خانواده و سرشت مورفولوژیکی – فیزیولوژیکی آنها و ارتباطشان با زیستگاه پیرامون (رویشگاه) مورد بررسی قرار می گیرند. آگاهی از این دانش درواقع پراکنش گیاهی را برای ما تفسیر می نماید.

آگاهی از موارد یاد شده در نهایت منجر به گزینش پایدار گیاهان و مجموعه های گیاهی در فضاهای سبز و اعمال مدیریت بهینه از مرحله طراحی و احداث تا نگهداری و بهره برداری خواهد شد. به طور خلاصه، شناخت شرایط اقلیمی و شاخص های مرتبط بیانگر این واقعیت علمی – کاربردی است که مجموعه های گیاهی هر منطقه نتیجه سپری شدن مراحل توالی و تعادل و باز شدن شرایط ویژه رشد و نمو مربوطه در آن منطقه است. یا به عبارتی دیگر:

شرایط رویشگاهی = سرشت گیاهی

عوامل اساسی که در تقسیم بندی های اقلیمی به طور کلی کاربرد دارند شامل عوامل ماکرو و میکرو هستند.

الف) عوامل ماکروکلیما : نور، حرارت، رطوبت، جریانهای هوا.

(ب) عوامل میکروکلیما (خرداقلیم): شیب و میزان شیب و جهت آن، ارتفاع از سطح دریا، جریان های ویژه آب وهوا، رنگ و بافت خاک، دوری و نزدیکی به منابع آب دریاچه، دریا و …)

 تقسیم بندی پراکنش گیاهی (ژئوبوتانیک) ایران و روشهای آن

کشور پهناور ایران گرچه در محدوده کمربند خشک قرار گرفته است لیکن به دلیل برخی عوامل محلی مانند رشته کوههای پیرامون، چاله ها و ارتفاعات درونی، وجود دریاچه بزرگ مازندران و … دارای شرایط ویژه ای گردیده که مشخصه آن تنوع آب و هوایی است. این تنوع همچنین توأم با تغییرات آب و هوایی متعدد و اختلاف های گوناگون نیز می باشد. فرایند و برآیند چنین عوامل طبیعی پیرایش و رویش جوامع گیاهی متنوع بوده است. چنانچه تاکنون موفق به شناسایی ۸۰۰۰ گونه در کشورمان شده ایم.

در این ارتباط، دانشمندان و متخصصین تقسیم بندی های مختلف ژئوبوتانیکی را برای ایران ارائه کرده اند که به برخی از آنها اشاره می شود:

(۱) تقسیم بندی زهری: به ۵ ناحیه تقسیم کرده است: خزری، ارمنستان و زاگرس، خراسان، فلات مرکزی، لار و بلوچستان۔

(۲) تقسیم بندی بر اساس بارندگی سالانه دارای ۴ منطقه است: خیلی مرطوب، مرطوب، نیمه خشک و خشک.

(۳) تقسیم بندی مبین: خزری (هیرکانی)، ایران و تورانی، زاگرسی، علفزارهای بیشه ای، نوبر و سندن، صحرا و عربی

(۴) تقسیم بندی جنگل ها و مراتع:

– آلپی و استپ های کوهساری و علفزارها

– استپهای علفی و گونزار (ارس و بلوط)

– استپی علفی و درمنه زار و بوته زار موضعی

– بوته زار شبه استپی

– بوته زارهای استپی موضعی و گیاهان یکساله

– شور پسند و یکساله

– بوته زار یکساله

– بوته زار موضعی در بستر آبراهه ها و مسیل ها

(۵) تقسیم بندی جوانشیر: براساس نظریات مبین و تربو گف، کریم جوانشیر تقسیم بندی زیر را ارائه نموده است

(الف) منطقه هیرکانی (timber land)، در جوامع اوری و اخرایی خزری مستقر است. این منطقه از نظر فلورستیک جزو مناطق رویشی سیبری و Pontic province می باشد که در ایران شامل دامنه های رو به شمال البرز است. متوسط دما C 17-13، متوسط گرمترین ماه سال C 35-26 و متوسط سردترین ماه سال C 4-1 برحسب ارتفاع از سطح دریاست.

میزان بارندگی در شرق ۷۰۰ میلی متر و در غرب ۲۰۰۰ میلی متر در سال است. جنگلهای خزر شبیه جنگل های اقلیم معتدل و گرم اروپای مرکزی است. گیاهان و درخت ها در حد جنس مشترک (به استثنای برخی گونه ها) بوده و به ویژه گونه های علفی آن شبیه گونه های اروپای شرقی هستند.

(ب) منطقه ارسبارانی. اگرچه شباهت زیادی به منطقه هیرکانی دارد اما اختلافات بارز آن نیز سبب شده آن را به عنوان یک واحد فلورستیکی جداگانه شناسایی کنند. شباهت های آن در مورد درخت ها و درختچه ها و گونه های علفی است. تفاوت ها شامل: مقدار بارندگی نسبتا کم ۵۵۰-۴۵۰ میلی متر و شماری از گونه های بومی ارسبارانی است.

(ج) منطقه زاگرسی. وجه تمایز آن از جنگل های هیرکانی و ارسبارانی غلبه جنس بلوط می باشد. نظام بارندگی نیز عامل جدایی دیگر آن از دو منطقه مذکور است چرا که در تابستان رطوبت نسبی هوا پایین و خشک است. البته در برخی نقاط زاگرس مانند کوهرنگ، کردستان و ارتفاعات چهارمحال بختیاری میزان بارندگی بیشتر از منطقه ارسبارانی است اما به هرحال کمبود آب در تابستان و پاییز مانع عمده انتشار گونه های ارسبارانی مانند ممرز، سرخدار، افرای خزر و درختچه های رطوبت درست مانند زغال اخته و… است. اما در عین این خشکی تنوع گونهای آن بسیار غنی است. در این منطقه با کاهش عرض جغرافیایی از غرب ارومیه جهت جنوب تا جنوب شرق شیراز هوا خشک تر و گرمتر می شود. اما در نقاط بلندتر و کوهستانی این موضوع کاهش یافته و هوا معتدل تر می شود (مانند شیراز با ارتفاع ۱۴۰۰ متر). میزان بارندگی ۱۰۰۰-۷۰۰ میلی متر و گاهی تا ۱۲۰۰ میلی متر است که در فصول پاییز و زمستان بیشتر به شکل بارش برف می باشد. متوسط گرمترین ماه سال C 40-32 و متوسط سردترین ماه سال C 3-11-  و به ندرت C 4 است.

(د) منطقه ایران و تورانی: گسترش وسیعی از شمال آذربایجان و خراسان تا مرزهای رویشی خلیجی و عمانی را پوشش می دهد ولی بسته به پستی و بلندی، بارش و دما به صورت زیر تقسیم بندی می شود: (۱) ایران و تورانی کوهستانی، (۲) ایران و تورانی دشتی (استپ با زمستان سرد و استپ با زمستان خیلی سرد) و (۳) ایران و تورانی بیابانی.

  1. ایران و تورانی کوهستانی: گونه غالب آن آرس ( Juniperus polycarpus) می باشد و شامل همه مناطق کوهستانی خارج از هیرکانی، ارسبارانی، زاگرسی و خلیجی و عمانی که ارتفاع آن بیش از ۱۶۰۰ متر در شمال و ۲۰۰۰ متر در جنوب کشور است، می باشد. با وجود اینکه بارش آن بیش از ۴۵۰ میلی متر نیست ولی به دلیل کاهش تبخیر و دما، منابع آبی برای رویش جوامع چوبی سوزنی برگ و پهن برگ فراهم است

٢. ایران و تورانی دشتی: به صورت فلات با دامنه های پایین کوهستان است. معمولا به صورت استپی و بدون درخت و به ندرت دارای درختچه است. تبخیر و دما بیشتر از ایران و تورانی کوهستانی است. در شمال کشور دارای زمستان خیلی سرد و تابستان خنک و در جنوب زمستان سرد و تابستان معتدل است، (شمال: خراسان و آذربایجان جنوب استان اصفهان تا بخشی از استان فارس)، بارش ۳۰۰-۲۰۰ میلی متر است.

٣. ایران و تورانی بیابانی: خشکی شدید با بارش کمتر از ۱۰۰ میلی متر سبب پوشش گیاهی بسیار گسسته شده است و گیاهان غیر چوبی آن بیشتر بهاره هستند. نظام ریشه بندی یا بسیار عمیق یا سطحی و گسترده است.

(ه) منطقه خلیجی و عمانی: وجه تمایز آن شامل حالت ساوانا، گرمای نسبتا شدید تابستان و زمستان گرم است. حداقل مطلق بالای صفر و حداکثر گرمترین ماه سال C 46-38، متوسط حداقل سردترین ماه سال C 15-4 ، میزان بارندگی ۳۰۰-۹۰ میلی متر (مناطق محدودی تا ۴۰۰ میلی متر) و شدت تبخیر زیاد می باشد. این منطقه دارای دو بخش خلیجی و عمانی است.

  1. خلیجی: گاهی خطر یخبندان هم دارد (محدوده خوزستان تا بوشهر قبل از بندر دیه). از نظر گونه کار Ziziphus spina غنی تر اما فاقد بسیاری از گونه های گرمادوست بلوچی است.

٢. بلوچی (عمانی): زمستان های گرم تا حداقل مطلق بیش از C 3 (C 9-4).  بخش شمالی آن سردتر و از نظر فلورستیکی بینابین خلیجی و عمانی است. گونه های وابسته به گرمای شدید که وارد محدوده خلیجی نمی شوند عبارت اند از: Accacia ، Aricennia , Decidua . Copparis Nunnorphos – Salvadora « Grewia

محیط زیست و توان اکولوژیک سرزمین

در مدیریت نوین و در راستای دستیابی به توسعه، شناخت و برآورد توان اکولوژیکی رکنی اساسی به شمار می رود و برآورد اکولوژیک سرزمین در واقع آگاهی یافتن به منابع آن سرزمین می باشد. در تبیین مفهوم توسعه و توان اکولوژیک، منابع به سه دسته تقسیم می شوند: (الف) منابع تجدیدناپذیر (گاز و نفت)، (ب) منابع طبیعی همیشگی مانند انرژی خورشیدی و (ج) منابع طبیعی تجدیدپذیر مانند: جنگل، تالاب و فضای سبز.

هر سه نوع منبع مذکور به ویژه در راستای دستیابی به توسعه پایدار نیاز به برنامه ریزی و شناخت نسبت به منابع مربوطه و مدیریت بایسته دارند. لیکن در نگاه اول در منبع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر بیشتر خودنمایی می کنند. اگرچه در کشور ما پس از سالها مصرف بی رویه از منابع تجدیدناپذیر و تأخیر در استفاده از منابع جایگزین اخیرا موضوع انرژی هسته ای گام های نخست خود را بر می دارد (البته کماکان نیز مصرف غیراستاندارد و نامتعارف بنزین و … ادامه دارد)، متأسفانه در برنامه ریزی و مدیریت استفاده از منابع تجدیدپذیر فاقد هر گونه نظام برنامه ریزی مدون چه در سطح جنگل های طبیعی و چه در زمینه فضاهای سبز شهری و باغها بوده ایم.

تأسف و عقب ماندگی ما زمانی بیشتر می شود که بدانیم در حالی که ما در شناسایی توان اکولوژیک خود در جا می زنیم یا حتی در زیست محیط شهرها اقدامی نکرده ایم منظور حداقل توان اکولوژیک فضاهای سبز شهری است)، دیدگاههای بین المللی بر مدیریت و برنامه ریزی متمرکز شده که هدف آن دستیابی به توسعه پایدار است.

 توسعه پایدار

مفهوم کلی توسعه پایدار که به نوعی در اصل ۵۰ قانون اساسی کشور نیز گنجانده شده بدین شرح است که: بهره برداری از منابع باید به نحوی باشد که امکان استفاده از این منابع هم در نسل حاضر و هم برای نسل های آینده پایدار بماند. این امر براساس آمایش سرزمین و برآورد توان اکولوژیک میسر خواهد بود.

منابع مؤثر در برنامه ریزی فضاهای سبز

الف) منابع زیست محیطی

منابع زیست محیطی خود شامل منابع فیزیکی منابع آبی، شکل زمین، زمین شناسی، خاکشناسی، آب و هوا، اقلیم و هیدرولوژی و منابع بیولوژیکی (گیاهان و جانوران) می باشد.

ب) منابع اجتماعی-اقتصادی این منابع عبارت اند از (۱) جمعیت، (۲) مالکیتها، (۳) اقتصاد شهر، (۴) تأسیسات و تسهیلات آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و خدماتی، (۵) فضاهای سبز شهری (استانداردهاء ضوابط، حقوق، فناوری)، (۶) طبقه بندی درآمد شهری (صنعت، کشاورزی، بازرگانی، خدمات)، (۷) پراکنش توسعه شهری، (۸) مهندسی (برق، نیروگاه، مخابرات، شبکه راهها، خطوط آبرسانی و …)، (۹) گردشگری

ارزیابی توان سرزمین برای ایجاد فضای سبز

توصیف عملیاتی ارزیابی سرزمین (سنجش) عبارت است از رویارویی یک الگو، ضابطه یا مدل با توان یا منابع اکولوژیکی و برآورد ارزش حاصله (توان) منابع در مقایسه با الگو. به طور کلی، ارزیابی توان سرزمین برای ایجاد فضای سبز به دو روش زیر انجام می شود: (الف) گزینش سرزمین مناسب برای فضای سبز، (ب) گزینش گونه های گیاهی براساس توان زیست محیطی اکوسیستم ها.

گزینش سرزمین

روش کاربردی گزینش سرزمین براساس طرحهای آمایش سرزمین برای یافتن محیط زیست مناسب برای فضاهای سبز و انواع کاربری های تخصصی است.

البته امروزه همان طور که در جدول های ۱-۱ و ۲-۱ اشاره شده است، مدل اکولوژیک براساس روش های چندعامله تدوین شده است که می توان برای تشخیص حدود اقلیمی شهرها به آنها مراجعه کرد. به عنوان مثال، مدل اکولوژیکی مشهد، ایرانی- تورانی دشتی است که براساس مشخصات ارائه شده، حدود نیازهای اقلیمی برای جوامع گیاهی ارائه شده است.

عناصر مدل اکولوژیکی سرزمین مناسب برای ایجاد فضای سبز

* ارتفاع از سطح دریا                     * ساختمان خاک

* درصد شیب                               * حاصلخیزی

* بافت خاک                                 * درصد تراکم پوشش گیاهی

* زهکش                                     * سنگ مادری

* عمق خاک

اینها شرایط حداقل بهینه هستند. لذا، در شرایط بهتر از این هم می توان اقدام نمود و در شرایط کمتر هم می شود اما به شرط هزینه بیشتر بر اساس اقتصاد مهندسی و نیاز شهروندان و کاربران).

 گزینش گونه

گزینش گونه های گیاهی براساس شاخص های زیر انجام می گیرد (درواقع تلفیق این شرایط):

  1. هدف: باززنده سازی گونه های گیاهی بومی، تفرج و گردشگری، حفاظت خاک، تولید چوب، جنگل کاری چندمنظوره، واردات و ساز گارسازی گونه های جدید، زیباشناسی، نیاز زیستی جوامع پرجمعیت و …

۲. توان اکولوژیک: براساس سرشت اکولوژیک یا نیازهای زیست محیطی گونه.

٣. همزیستی گونه ها در جوامع گیاهی فضای سبز و بررسی روند رویش و توسعه گیاهان و جایگاه آنها در کلیماکس

اولویت های مهم در مکان یابی و طراحی فضای سبز

  1. عناصر بحرانی: عناصر بسیار مهمی که شاید به رغم ارائه یک طرح خوب و منسجم موجب ناکارآمدی، تخریب یا پایداری محدود آن شوند، عناصر بحرانی نام دارند و معمولا توسط عوامل اجرایی فاقد تخصص و تجربه فراموش می شوند. این عوامل عبارت اند از: میزان رطوبت، گرما، شیب (با تأثیر گذاری در عمق خاک)، باد، طوفان، برف سنگین، سرمای دیررس بهاره، احتمال آتش سوزی، سرمای زودرس پاییزه، خاک، نور و آب.

۲. شیب ها: اهمیت شیب در دید و چشم انداز، میکروکلیما، رطوبت و شدت تبخیر، عمق خاک، وزش باد، ساختار مسیل ها و رودها، احتمال لغزش و رانش که در مرحله مکان نمایی و طراحی بسیار زیاد است. به عنوان مثال، شما در مواجهه با شیبهای ۲۵%-۵% باید اقدام به احداث باغ راه، رمپ، آسفالت با درختکاری نمایید. در حالی که وجود شیبهای بیش از ۲۵٪ یا حتی ۱۸٪ توجیهی برای کاربرد پله در انتقال ارتفاع یا احداث افکن (شیب مشجر) و سطوح چمن کاری است.

از دیدگاه طراحی نیز تقسیم بندی زیر هدایتگر طراح خواهد بود:

الف) شیب های ۳-۰ درصد آفریننده و تداعی گر حرکت آرام هستند؛ حرکاتی از نوع طبیعی

(ب) شیبهای ۳ تا ۱۵، تداعی حرکت طبیعی اما با افزایش تحرک و دو بعدی شدن حرکت.

(ج) شیب های ۱۵ تا ۵۰٪، شیب تند تلقی شده و باید توسط پله، رمپ یا مسیرهای مارپیچ تعدیل شوند.

  1. عوامل اقلیمی: عوامل اقلیمی به ویژه در منعطف بودن طرح و سازگاری آن با این شرایط اهمیت ویژه ای دارد که در قالب مدل اکولوژیکی و شرایط ارزیابی پیشتر مورد اشاره قرار گرفت.

پرداختن به عناصر، عوامل و شاخص های اقلیمی به صورت کلاسیک نیز از حوصله و فرصت این مجموعه خارج است. لذا، سعی بر آن است تا مباحث اقلیمی را با بارز کردن جنبه های کاربردی آن ارائه نماییم. می توان چنین گفت که در کلیت شاخص یابی برای ارزیابی اقلیمی دو عنصر دمای میانگین (Tmean) و رطوبت نسبی (RH)، ملاک های کلی و اولیه مناسبی هستند. در نتیجه، فرض کنید یک طراح یا برنامه ریز فضای سبز در رویارویی با شرایط زیر چگونه باید عمل نماید؟

فرض ۱

اقلیم گرم و خشک و محدودیت ها

گرما + تابش زیاد – روش – ایجاد سایه بهره وری آب – * درختان با تاج سایه گستر کارایی آبنما.

فرض ۲

اقلیم گرم و مرطوب محدودیت ها

RH بالا-رطوبت هوا + دم کردن هوا و ایستایی-روش – کاهش رطوبت و ایستایی هوا – * ایجاد جریان هوا ایجاد کوران.

فرض۳

موقعیت نیمکره شمالی؛ هدف: کارآیی سایه افکنی یا آفتابگیری در استفاده از آلاچیق، سایبان یا درختان؛ وضعیت: پلان زیر با فرض موازی تابیده شدن اشعه خورشید بر سطح زمین. پرسش: تعیین زوایا و سطوح آفتابگیر و سایه دار در چهار فصل سال، ضمن تعیین محل طلوع و غروب آفتاب. (راهنمایی: نقطه یا قطر به عنوان مانع یا جسم در برابر خورشید هستند).

فرض ۴

تأثیر باد به موقعیت صنایع آلوده کننده هوا و گورستان ها نمی باید در جهت اصلی وزش باد اصلی به سوی شهرها باشد. از طرفی، باد به عنوان تعدیل کننده دما و میزان رطوبت، پراکنده کردن بیماری ها و آسایش کاربری ها و … چه در خرد اقلیم و چه در کلان اقلیم مؤثر است.

مثال عینی به در رینگ جنوب شرقی مشهد، مجموعه ای جنگلی به مساحت ۲۰۰ هکتار در دهه ۵۰ شمسی احداث شد که برای انتقال هوای پاک و مناسب آن با توجه به جهت وزش باد مکان نمایی شده بود عملکرد مثبت). در اوایل دهه ۷۰ شمسی در جهت پایین دست و جنوب شرقی این جنگل یک کارخانه کمپوست افتتاح شد (با بوی آزاردهنده و مرکزیت آلودگی و در جهت وزش باد غالب (عملکرد منفی) که منجر به حذف تأثیر مثبت جنگل یا حداقل کاهش تأثیرات مثبت آن گردیده است. این مثال نمونه ای بارز از ضعف مدیریت شهری می باشد که طبیعتا عواید نامطلوب آن به ضرر مردم شهر خواهدبود.

۴. آب: آب در فضای سبز از دو دیدگاه قابل بررسی است: (الف) آب آشامیدنی و (ب) آب فضای سبز.

به عنوان مثال، آب آشامیدنی باید دارای شرایط و تحت مدیریت کیفی ویژه ای باشد. یعنی همه آزمایش های میکروبیولوژی، سختی و … برای آن انجام گیرد. وجود آب آشامیدنی برای کلیه پارک ها الزامی است. تعداد آبخوری در پارک ها باید متناسب با اقلیم و جمعیت در طول مسیرها تعیین شود و یا از لحاظ ارتفاع آبخوری ها مناسب کودکان و بزرگسالان باشد.

آب فضای سبز نیز باید آزمایش های مربوط به املاح و pH مناسب گیاهان مجموعه را انجام دهد. میزان آبدهی (دبی) منبع متناسب با نیاز مجموعه گیاهی باشد. به طور کلی، میزان مصرف کل آب نسبت به بخش های گوناگون در طول روز معلوم باشد. سرانه مصرف روزانه آب تعیین شود. قدرت پمپ ها، موتور و تعداد ساعات کار روزانه و نوع آنها مشخص شود. مشخصات تصفیه خانه و ظرفیت آن، فشار متعارف آب در لوله ها (حداکثر و حداقل برحسب اتمسفر)، حداکثر ظرفیت و طول عمر لوله ها و … تناسب سیستم آبیاری با فرهنگی، اقلیم و مجموعه گیاهی و راندمان آن نیز رعایت شود.

۵. خاک. به همان اندازه که عوامل آب و هوایی و سایر عوامل طبیعی بر بافت و ساخت تأسیسات مؤثرند، کیفیت خاک نیز در این امر تأثیرگذار است. جنس خاک در ارتباط با میزان نفوذ آب و بارش، درجه مقاومت و ایستایی در برابر سازه ها، نفوذ هرز آب و فاضلاب و آب کشاورزی و توسعه فضاهای سبز و پایداری و هزینه های مربوطه از عوامل تعیین کننده اند.

۶. فضاهای سرپوشیده. این نوع فضاها در فضای سبز و به ویژه پارکها باید دور از اجتماعات و سروصدا باشند. فضاهای سرپوشیده (انبار به عنوان حداقل و دستشویی و نگهبانی در پارک های همسایگی تا فضاهای تخصصی آمفی تئاتر و سالن همایش) در پارک های منطقه و بزرگی به نوعی وجود دارد.

۷. سرویس های بهداشتی درنظر گرفتن استانداردهای لازم برعهده مهندسین ساختمان میباشد و رعایت مواردی چون احداث آنها حتی الامکان در زیر سطح زمین.

۸. دریاچه و استخر. ویژگی های لازم برای احداث دریاچه و استخر به طور کلی به شرح زیر است:

  • مساحتها براساس طرح های تفصیلی باشد.
  • دبی منبع تغذیه ارزیابی شود. و برای انتقال آب از کانال های روباز استفاده شود.
  • در پارک هایی با مقیاس همسایگی، محله و ناحیه ضرورت ندارد.
  • اگر استفاده از استخر برای منبع ذخیره آبیاری است، باید در بلندترین مکان عرصه طراحی شود.
  • اگر از دریاچه و استخر برای جمع آوری آبهای سطحی نیز استفاده میشود، باید در پایین ترین نقطه عرصه طراحی شود.

۹. پیاده روها، ویژگی های عمومی پیاده روها و معابر شامل موارد زیر است:

  • طراحی باغ راه برای تمامی مقیاس های پارکی الزامی است.
  • عرض حداقل معابر ۲۴۰سانتی متر برای آمدوشد ۴ نفر است.
  • نصب هر نوع وسیله در عرض مفید پیاده رو ممنوع می باشد. . و برای احداث آبخوری بایستی ۹۰ سانتی متر به عرض مفید افزود.
  • رعایت ضوابط تردد صندلی چرخدار معلولین الزامی است.
  • سرپوش های مشبک و متخلخل تأسیسات نباید قطر سوراخهایشان بیش از ۱۵-۱۳ میلی متر باشد.
  • پیش بینی حداقل ۵ سانتی متر اختلاف ارتفاع بین پیاده رو و باغچه ها و عرصه های سبز ضروری است.
  • رعایت ضوابط کف سازی در مناطق سرد و گرم

۱۰. آبنما، آبنماها باید دارای ویژگی های زیر باشند:

  • احداث آبنما در کاربری های فضای سبز شهرهای آلوده ضروری است.
  • دسترسی به برق، پمپ و تأسیسات مربوطه باید تسهیل شود.
  • احداث آبنما در واحد پارک همسایگی فقط بنا به ضرورت انجام می گیرد.
  • احداث آبنما در سایر واحدهای پارکی الزامی است.
  • در طراحی آن باید از اشکال زوایه دار در دیواره های حوضچه پرهیز کرد.
  • تبدیل قطرات آب به شکل مه افشان و ذرات اسپری در آبنماهای شهرهای آلوده ضروری است.
  • رعایت همخوانی شکل و فرم آبنما با بافت سایر فضاها و عناصر اهمیت ویژه ای دارد.

۱۱. محل بازی کودکان. ویژگی های زمین بازی کودکان عبارت اند از:

  • مرطوب نباشد.
  • در معرض نور شدید آفتاب نباشد.
  • پرشیب نباشد
  • دور از راههای ترافیکی باشد.
  • به وسیله درختان، فتس، پر چین، اختلاف ارتفاع یا دیواره های مشبک از سروصدا و ازدحام پیرامون مجزا شود.
  • در تمامی واحدهای پارکی ضروری است.
  • اتاقک نگهبانی به آن مشرف باشد.
  • تلفن عمومی حداکثر در فاصله ۲۰۰ متری آن باشد.

۱۲. ساختمان های اوقات فراغت. ساختمان های اوقات فراغت در کاربری هایی پارکی شامل: کتابخانه، سینما، آمفی تئاتر، موزه، رستوران، تریا، مکان بازی های فکری و … است و رعایت نکات ذیل در احداث آنها ضروری می باشد:

  • طبق ضوابط و استانداردهای بین المللی یا حداقل ملی احداث شوند.
  • احداث آنها در واحد همسایگی انجام نمی شود اما در واحد محله بنا به ضرورت احداث می شود.
  • احداث آنها در واحدهای ناحیه و منطقه الزامی است (با توجه به عملکرد پیشنهادی کاربری تعیین می شود).

۱۳. حداقل عرض. قطعه زمینی که برای احداث فضاهای سبز شهری (مثلا پارکها) تعیین می شود، در حداقل ۷۵٪ سطح آن عرض قطعه نباید کمتر از ۳۰٪ طول باشد.

۱۴. مساحت کاربری فضای سبز. قطعه زمینی که برای احداث فضای سبز شهری اختصاص می یابد، ۷۰٪ مساحت آن متعلق به کاربری فضاهای سبز و ۳۰٪ آن متعلق به تأسیسات و معابر است.

۱۵. مردم مداری. یکی از اصول مردم مداری در طراحی پارکها و فضاهای سبز پرهیز از دکوراتیوه کردن بیش از حد است. جنبه حیاتی دیگر پاسخگویی به نیازهای مثبت انسانی و برای گروههای مختلف است که از اصول بنیادین به شمار می رود. سومین ویژگی بارز، تأمین نیازهای جسمی (حرکت، ورزش، بازی، هواخوری، استراحت و تمدد اعصاب، قدم زدن و تفرج) می باشد.

۱۶. حداقل دخالت و تجاوز (دخل و تصرف) به شرایط طبیعی. حفظ درختان و سایر عناصر گیاهی و هماهنگی طرح با شرایط اقلیمی، ضمن حفاظت و سودبردن از سایر عناصر و عرصه های طبیعت از جمله مفاهیم این بند می باشند.

۱۷. مرکزیت. رعایت مرکزیت در مکان نمایی کاربرهای سبز شهری از ارکان اساسی است. این مرکزیت را می توان در دو جنبه زیر مثال زدن

(الف) در مرکزیت محلهای پرتردد و مرکزیت تجاری و مسکونی.

ب) در مرکزیت مکانی هر واحد (مرکزیت محله، ناحیه، منطقه و شهر).

۱۸. بهداشت. رعایت بهداشت در دو بعد درون کاربری و بهداشت همجواری از اهمیت حیاتی برخوردار است.

  1. دسترسی اهمیت دسترسی به کاربری های سبز شهری به حدی است که متخصصین عقیده دارند بدترین پارک، پارکی است که دسترسی خوبی نداشته باشد.

۲۰. سلسله مراتب. بدین معنا که هر واحد پارکی در محدوده تعریف شده خدماتی خود  قرار داشته باشد. مثلا پارک واحد همسایگی در محدوده همسایگی تعریف شده و پارک واحد منطقه نیز در محدوده منطقه تعریف شده مکان نمایی شود.

اگرچه این تعریف به ظاهر بدیهی می نماید لیکن به عنوان مثال در شهر مشهد نه تنها شاهد اجرای ضوابط پارکی نمی باشیم بلکه مکان نمایی آنها نیز (سلسله مراتب) رعایت نمی شود

لازم به ذکر است که عدم رعایت اصول مرکزیت، سلسله مراتب و دسترسی در کاربری های سبز شهری سبب بروز آسیب های بسیار زیان بار به سلامت جامعه شهری و اعتبارات و هزینه های جاری می شود. آسیب هایی از قبیل عدم امنیت، عدم آرامش، عدم رغبت به حضور خانوادگی یا از سویی دیگر هجوم به برخی کاربری ها از جمله معضلات ناشی از عمل نکردن به ضوابط مذکور است.

بیشتر در ضوابط و استاندارد های مناطق سبز شهری